دکتر منصور میرطاهری در گفتگوی اختصاصی با "فرهنگ اقتصاد" مطرح کرد؛
“سایه هوش مصنوعی بر شواهد بصری ؛دگردیسی رسانهها و معمای پیشرو”
"هوش مصنوعی، رسانهها را در آستانه تحولی بزرگ قرار داده که با چالشهای جدی در زمینه اعتبار تصاویر و مستندات همراه است."

در دنیای امروز که مرزهای واقعیت و فیک روزبهروز کمرنگتر میشود، درک دقیق تاثیرات هوش مصنوعی بر فضای رسانهای امری حیاتی است.
برای بررسی این تحولات، به سراغ دکتر منصور میرطاهری، متخصص برجسته فناوری اطلاعات و رسانه و مدیر وبسایت مرجع اینفوگرافیک فارسی (www.infographic.ir) رفتیم؛ وی با بیش از ۲۵ سال تجربه در حوزه مهندسی نرمافزار و مدیریت پروژههای ملی، تحلیلهای جذابی را در اختیار ما قرار دادند.
آقای دکتر، بیایید از یک سوال کلیدی شروع کنیم!
-هوش مصنوعی چه تاثیری بر فضاسازی رسانهای دارد و آینده این حوزه را چطور میبینید؟
اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه و جامع به این سوال پاسخ دهیم، باید گفت: «هوش مصنوعی، فضاسازی رسانهای را سریعتر، ارزانتر و شخصیسازیشدهتر میکند.» این یک واقعیت غیرقابلانکار است؛ سرعت تغییرات آنقدر بالاست که اگر قبلاً در مورد ماه و سال صحبت میکردیم، امروز باید به هفته و حتی روز فکر کنیم.
-به تعبیر مدیرعامل انویدیا، هوش مصنوعی باید در تمام فعالیتها به کار گرفته شود؛ چرا که در غیر این صورت، به زودی حذف خواهید شد. این یک جبر است و هر چه زودتر به سراغ آن برویم، موفقتر خواهیم بود.
-این سرعت و دسترسی، چه مزایایی برای تولید محتوا دارد؟
مزایای آن کاملاً محسوس است.
با هوش مصنوعی میتوان حجم زیادی از دادهها را خلاصه، آنالیز و تحلیل کرد. میتوان محتواهای مختلفی مانند متن، تصویر، صدا و ویدیو را با هزینه و مهارت بسیار کم، با سرعت بالا و کیفیت مناسب تولید کرد. اما جذابترین اتفاق، بحث شخصیسازی (پرسونالیزیشن) است.
تصور کنید برای موضوعی مثل «بیمه زنان خانهدار»، به جای یک خبر عمومی، محتوای خاصی برای مخاطبان متفاوت تولید کنیم. برای مثال، اگر مخاطب ما «نسل Z» باشد، میتوانیم محتوا را به گونهای طراحی کنیم که او را ترغیب کند برای بیمه مادرش اقدام کند.
این نوع تولید محتوای هدفمند، اثرگذاری و بازخورد کمپین را به شدت افزایش میدهد. این تنها یک نمونه از مزایای هوش مصنوعی در شرایط فعلی است؛ مطمئناً در آیندهای نزدیک، شاهد اتفاقات جذابتری خواهیم بود.
-با توجه به این مزایا، چالشها و تهدیدات اصلی کدامند؟ آیا استفاده از هوش مصنوعی میتواند خطرناک باشد؟
قطعاً. همانطور که گفتم، هوش مصنوعی یک شمشیر دو لبه است. بزرگترین چالش، سختتر شدن راستیآزمایی و اعتماد به اطلاعات است. تشخیص درست از غلط، منابع قابل اتکا از منابع جعلی، و محتوای واقعی از محتوای ساختگی، روزبهروز دشوارتر میشود.
این پدیدهای است که من آن را «مرگ شواهد بصری» مینامم. دیگر نمیتوان به سادگی به هر تصویر، ویدیو یا صدای منتشرشده اعتماد کرد.
البته این به معنی تسلیم شدن نیست؛خود هوش مصنوعی میتواند راهحل این مشکل باشد. میتوان با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، یک تصویر یا صدای مشکوک را تحلیل کرد و تناقضهای بصری یا زمانی و مکانی آن را کشف کرد. در کنار این، هوش انسانی و سواد رسانهای نیز نقش محوری دارند. با یک چکلیست مناسب و افزایش دانش عمومی، میتوانیم در برابر محتواهای جعلی از خودمان محافظت کنیم.
-برای ملموسترشدن بحث؛به
نمونهای واقعی اشاره کردید. اتفاقی که در مرداد ۲۰۲۵ در ایران رخ داد، تحت عنوان «کمپین سهام آب معدنی»میتوانید جزئیات بیشتری از این مورد را بیان کنید؟
بله،این یک نمونه هشداردهنده از سوءاستفاده از هوش مصنوعی بود. کلاهبرداران با استفاده از یک فایل صوتی دیپفیک از صدای یک چهره اقتصادی شناختهشده، یک کمپین رسانهای جعلی راهاندازی کردند.
آنها تحت پوشش «خصوصیسازی آبهای معدنی ایران»، با وعدههای سود کلان و فشار روانی «فرصت محدود»، تلاش کردند سرمایههای مردم را به سمت یک طرح پانزی هدایت کنند.
این پیام صوتی ابتدا در کانالهای تلگرامی ناشناس منتشر شد و سپس با استفاده از شبکهای از باتها در پلتفرمهایی مثل X (توییتر سابق) به صورت هماهنگ و گسترده بازنشر شد.
این عملیات در ساعات اولیه حدود ۳۰۰۰ نفر را به ثبتنام ترغیب کرد، اما با هوشیاری و سرعت عمل پلیس فتا، ظرف ۱۸ ساعت کاملاً متوقف شد.
نشانههایی مانند نویزهای دیجیتال در فایل صوتی، رفتار هماهنگ و غیرعادی باتها و استفاده از تاکتیکهای کلاسیک مهندسی اجتماعی، به کارشناسان کمک کرد تا این فریب را شناسایی کنند.
-با توجه به این اتفاقات، توصیههای شما برای کاربران و نهادهای مربوطه چیست؟
نخست اینکه، سواد رسانهای باید تغییر کند و با سرفصلهای جدیدی مانند تشخیص دیپفیکها بهروز شود.
سازمانها و نهادهای مالی باید به ابزارهای خودکار پایش شبکههای اجتماعی مجهز شوند تا بتوانند رفتارهای مشکوک و غیرعادی را شناسایی کنند.
نکته کلیدی دیگر، پروتکل واکنش سریع است. آمادهسازی یک بیانیه یا تکذیبنامه الگویی برای انتشار سریع، میتواند اثرات مخرب چنین حملاتی را به حداقل برساند.
اما مهمتر از همه، مسئولیت بر عهده خود کاربر است؛ باید به یاد داشته باشیم که هر پیام صوتی یا تصویری بدون منبع معتبر، بهویژه اگر با وعدههای سود کلان و فشار زمانی همراه باشد، باید با تردید بررسی شود.
-به عنوان آخرین سوال، آینده نهایی این تحولات را چگونه پیشبینی میکنید؟
من معتقدم در آیندهای نزدیک، همه ما یک هوش مصنوعی شخصی یا یک «ایجنت» خواهیم داشت که به ما در مدیریت و صحتسنجی اطلاعات کمک میکند. برای مثال، ایجنت من اخبار را رصد، دستهبندی و صحتسنجی میکند و ایجنت شما هم همین کار را میکند. این ایجنتها با یکدیگر تعامل خواهند داشت. اما در نهایت، پس از این تعاملات، این هوش طبیعی و انسانی ماست که باید قضاوت نهایی را انجام دهد، تحلیل کند و درست را از غلط تشخیص دهد. در پایان این سکانس، بازگشت به هوش طبیعی یک ضرورت است.
به اشتراک بگذارید:
لینک خبر: