بحران دستاوردها در مجمع عمومی هلدینگ خلیج فارس/ چه کسی مقصر است؟

فرهنگ اقتصاد _ مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس فردا یقینا در گزارش خود به افتتاح طرح های پتروشیمی هویزه و گچساران که از پروژه های مهم زیر مجموعه این هلدینگ محسوب می شوند خواهد پرداخت و با غرور و افتخار از حماسه سازی و ایثارگری های صورت گرفته در راه اندازی طرح هایی سخن خواهد گفت که هفده سال معطل مانده بودند و در ادامه حتما خواهد گفت سایر طرح های در دست اجرا مانند واحد آمونیاک پتروشیمی هنگام، پتروشیمی صدف، و پتروشیمی آپادانا نیز تا پایان سال راه اندازی و وارد مدار تولید خواهند شد.

اما جهت اطلاع بیشتر ایشان و مخصوصا سهامداران باید گفت طرح هویزه خلیج فارس که اردیبهشت ماه امسال مراسم افتتاح آن با تبلیغات فراوان و صرف هزینه های چند ده میلیارد تومانی برگزار گردید هنوز عملا راه اندازی نشده است. به بیان دقیق تر اگرچه مراسم افتتاح در اردیبهشت ماه بود ولی راه اندازی کمپرسورها در شهریور ماه صورت گرفته و ظرفیت تولید امروز آن زیر بیست درصد است. این‌واحد از زمان افتتاح تا امروز بیش از ۳۵۰ ( سیصد وپنجاه ) هزار تن گاز دریافت کرده ولی تنها ۱۱ (یازده) هزار تن یعنی حدود دو و هشت دهم درصد(۲/۸) خوراک مایع تحویل پتروشیمی بندرامام داده است و نود و هفت و دو دهم درصد(۹۷/۲) آن در فلر مجتمع سوزانده شده است یعنی برگزاری یک مراسم افتتاحیه پرهزینه برای هیچ!!!

دستاورد بعدی هلدینک و معاون برنامه ریزی مدعی انجام آن افتتاح پتروشیمی گچساران است. باید گفت شرایط افتتاح این پروژه بزرگ و مهم پتروشیمی بسیار فاجعه بارتر از طرح پتروشیمی هویزه است.

در مراسم افتتاح این طرح فقط تعدادی کوره در واحد الفین روشن شده بودند و مراسم افتتاحیه نیز با صرف هزینه های میلیاردی برگزار شد. نکته قابل تامل اینکه اکثر کارشناسان فنی و متخصصان شاغل در هلدینگ معتقدند این مجتمع اگر همه چیز خوب و مرتب انجام شود حداقل یکسال تا راه اندازی کامل فاصله دارد.

مدیرعامل هلدینگ و معاون برنامه ریزی اش برای افتتاح پیش از موعد طرح ها با یک مشکل و بحران مهم روبرو بودند و راه حلی که برای باورپذیر کردن مراسم افتتاح و مصادره افتخار تکمیل و راه اندازی آنها به ذهنشان رسید این بود که مدیران عامل طرح های آماده افتتاح را تغییر داده افراد مورد نظر خود را منصوب نمایند. لذا در همین راستا مدبران عامل طرح های هویزه خلیج فارس، گچساران، صدف، هنگام و آپادانا را جایجا کردند.

در مجمع عمومی سهام داران باید این سؤال‌ها را از مدیرعامل و دیگر مدیران هلدینگ خلیج فارس بپرسند:

۱) میزان تولید گاز مایع ارسالی به پتروشیمی بندرامام و گاز متان تولیدی ارسال شده به شبکه گاز کشور چه مقدار بوده است؟

۲) هزینه ها و ضرر و زیان ناشی از سوزاندن بیش از ۹۷ درصد از گاز خوراک دریافتی از چه محلی قرار است جبران شود؟

۳) مقدار اتیلن تولید شده در پتروشیمی گچساران از زمان افتتاح چه مقدار بوده و به کجا ارسال شده است؟

۴) علت جابجایی مدیران قبلی طرح های هلدینگ خلیج فارس پیش از راه اندازی و به تولید رسیدن طرح ها چه بوده است؟

۵) آیا مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس هنوز بر ادامه حضور معاون برنامه ریزی و توسعه این شرکت علیرغم اثبات ناکارآمدی وی اصرار دارد؟

بحران اقدام های صورت گرفته توسط مدیر عامل هلدینگ و معاون برنامه ریزی وی در آینده نزدیک شرایط را از آنچه فعلا هست دشوارتر خواهد کرد.

اصرار بر ارائه اخبار نادرست و غیرواقعی و تکرار آن هرگز هیچ دروغی را باورپذیرتر نخواهد کرد بلکه کلمات را از بار حقیقی و ارزش معنایی آن تهی می نماید. همانگونه که امروز دیگر کلمات مهمی مانند راه اندازی، افتتاح، تولید و بسیاری اصطلاحات فنی و تخصصی مهم و ارزشمند در صنایع پتروشیمی بار ‌معنایی و ارزش خود را نزد کارکنان و متخصصان این صنعت بطور کامل از دست داده اند.

فردا شاید برای مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس و معاون برنامه ریزی اش «روز مبادا» نباشد و شاید نتوان امیدی به پرسشگری سهامداران عمده در این رابطه داشت اما سایر سهامداران و ذینفعان حاضر در جلسه می توانند از فحوای گزارش ارائه شده به معناهای جدید چنین کلمات و اصطلاحات پتروشیمی و پوچی یا ارزشمند بودن آن کلمات پی ببرند.