روندهای بزرگ آب و هوایی تا ۲۰۳۰
اسدالله غلامپور
برای فکر به آینده، روندهای بزرگ میتوانند اولین کمک ما باشند. این به این دلیل است که روندهای بزرگ دارای چند ویژگی مشترک هستند که به ما کمک میکند آینده را از امکانات بینهایت به یک فضای محدود تبدیل و تحلیل کنیم. همانطور که از نام آنها پیداست، مگا روندها؛ روندهایی هستند که در مقیاس بزرگ رخ میدهند. بنابراین، گروههای بزرگی از انسانها، دولتها، مناطق و در بسیاری موارد کل جهان را تحتتاثیر قرار میدهند. روندهای بزرگ نیز در یک دوره زمانی طولانی آشکار میشوند. طول عمر آنها به طور معمول حداقل یک دهه و اغلب طولانیتر است. مهمتر از همه، روندهای بزرگ با زمان حال ما مرتبط هستند و بنابراین پدیدههایی هستند که امروزه میتوانیم مشاهده کنیم.
فرهنگ اقتصاد _ از آنجا که روندهای بزرگ قابل اندازهگیری هستند و بر بسیاری امور تاثیر میگذارند و برای مدت طولانی، به آیندهای که قبلا نا پیدا بود، میزان دید بیشتری را میبخشند؛ از این نظر، روندهای بزرگ، نیروهای استراتژیکی هستند که آینده ما را شبیه به یک یخچال طبیعی در حال حرکت میسازند. انسانها نمیتوانند آنها را به راحتی برگردانند. برخلاف بسیاری از عوامل دیگر مربوط به آینده، این نوع روند را میتوان با دادههای قابل تاییدی که به گذشته مربوط میشود، پشتیبانی کرد. هر چه ردیابی دادهها طولانیتر باشد، روند قابل اعتمادتر است. با این حال، در حالی که روندهای بزرگ درجه بالایی از اندازهگیری را شامل میشوند، قابل تفسیر نیز هستند.
البته پیشبینی با آیندهنگاری متفاوت است. در حالی که پیشبینی یک واقعیت در آینده را مشخص میکند (مثلا تعداد افرادی که به اینترنت دسترسی خواهند داشت)، آیندهنگاری این واقعیت را تفسیر میکند که مثلا این افزایش اتصال به معنای سریعتر شدن تجارت بینالمللی است.
تغییرات آب و هوایی، جمعیتشناسی، شهرنشینی، رشد اقتصادی، مصرف انرژی، اتصال و ژئوپلیتیک از جمله رایجترین روندهای بزرگ قابل بررسی هستند. تغییر اقلیم دو جنبه دارد: پیامدهای ناگوار اشتباهات گذشته که امروزه قابل لمس هستند و تا سال ۲۰۳۰ افزایش خواهند یافت، و عواقب بسیار بدتر اشتباهاتی که اکنون باید از آن اجتناب کنیم. این پیامدها دو پیام برای دهه آینده دارد: اول اینکه ما در نهایت تاثیر مخرب افزایش دما و رویدادهای آب و هوایی مرتبط با آن را احساس خواهیم کرد .جهان در حال حاضر یک درجه گرمتر از دهه ۱۹۵۰ است و دوم اینکه ممکن است به یک درجه حرارت بالاتر نیز برسیم. نقطه اوج زمانی است که در آن تغییرات آب و هوا غیرقابل کنترل میشود.
در مورد نکته اول، حتی در سناریوی غیرقابل تصوری که تصمیم بگیریم همه انتشارات ناشی ازآلودگی فعالیتهای انسانی امروز متوقف شود، دی اکسید کربن موجود در جو برای حدود ۴۰ سال در آنجا باقی خواهد ماند. بنابراین صرف نظر از تصمیمات بعدی ،همین حالااز پیامدهای تصمیمات منفعلانه گذشته ضربه خواهیم خورد. تخمین زده میشود که تا سال ۲۰۳۰، جهان ۱.۵ درجه گرمتر از دوران پیش از صنعتی شدن خواهد بود.
این به آن معناست که تابستانهای گرمتر در سراسر اروپا – و همچنین در ایالات متحده، همسایههای جنوبی و آسیا – معمول خواهد بود. درنتیجه منجر به افزایش وقوع خشکسالیها و آتشسوزیهای جنگلی میشود. همان طور که در تابستان ۲۰۱۸ مشاهده شد؛ گرمترین خشکسالی تاریخ که در آن ۳۰ تا ۵۰درصد از برخی محصولات کلیدی در اروپا از بین رفتند. مطالعات نشان میدهد که هزینههای مراقبتهای بهداشتی به ازای هر موج گرما به طور قابلتوجهی افزایش مییابد. به عنوان نمونه در ایالات متحده هزینه مبارزه با آتشسوزیهای جنگلی در سال ۲۰۱۷ به ۲ میلیارد دلار رسید. در مجموع، بلایای آب و هوایی ۲۹۰ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۷ هزینه داشته است. این یعنی اینکه:
افزایش دمای هوا در جهان مهمترین موضوع برای تصمیمگیری است و در دهه گذشته پاسخهای لازم به آن داده نشده است. امروزه، تاثیرات گرمایش جهانی برای عموم مردم و سیاستگذاران به طور یکسان احساس شده و باعث نگرانیهای عمیق اجتماعی شده است. در نتیجه، تصمیماتی که قبلا مورد توافق همگان نبوده و انتشار گازهای گلخانهای را محدود میکند، ممکن است اتخاذ و اجرای آن، آسانتر شود.
افزایش ۱.۵ درجهای، حداکثر دمایی است که سیاره تحمل میکند. اگر دمای هوا بیشتر از این در سال ۲۰۳۰ افزایش یابد، ما حتی با خشکسالی، سیل، گرمای شدید و فقر برای صدها میلیون نفر مواجه خواهیم شد. (نابودی احتمالی آسیبپذیرترین افراد در جهان و در بدترین حالت، انقراض کامل نوع بشر).
مقصر اصلی انتشار گازهای گلخانهای، تولید انرژی است. تا سال ۲۰۳۰، اروپا قرار است ۳۲درصد از انرژی خود را از منابع انرژی تجدیدپذیر تامین کند. به طور خاص سه کشور بیشترین مسوولیت را در افزایش انتشار گازهای گلخانهای به دلیل حجم زیاد و همچنین کاهش آتی آن دارند: اروپا، ایالات متحده و چین.
از آنجا که تصمیمگیری و سیاستگذاری در سطوح بالای دولتها پیشرفت لازم را نداشته است، بازیگران محلی و منطقهای با اقدامات خود برای مهار انتشار گازهای گلخانهای وارد عمل شدهاند.
تغییرات آب و هوایی در برخی نقاط بیشتر از سایر نقاط احساس میشود: به عنوان مثال، خاورمیانه و شمال آفریقا با افزایش دمای ۱.۵ برابر بیشتر از سایر نقاط جهان مواجه خواهند شد. خشکی و آب و هوای شدید مردم را از روستاها به سمت شهرها سوق میدهد و بر خطوط گسل درگیری موجود فشار وارد میکند، همانطور که در سوریه قبل از جنگ داخلی اتفاق افتاد.
افزایش انتشار گازهای گلخانهای با مصرف انرژی و تولید انرژی مرتبط است که پیشبینی میشود به موازات رشد جمعیت جهانی و طبقه متوسط، افزایش یابد.
حملونقل یکی دیگر از مقصران انتشار گازهای گلخانهای است و با افزایش تحرک در سراسر جهان افزایش خواهد یافت. برای حل این مساله نیز جایگزینی تدریجی انرژی سبز به جای انرژی فسیلی این مساله را حل میکند.
قطع یارانه سوخت و روی آوردن به اقتصاد سبزتر گامی دردناک است که پوپولیستها در سراسر جهان میتوانند از آن بهرهبرداری کنند.
تا حدودی، تغییرات آب و هوایی از آنچه ما میخوریم نیز تاثیرپذیر است: ۱۴.۵درصد از انتشار گازهای گلخانهای ناشی از دام است، بهویژه گاوهایی که هم برای گوشت و هم برای شیر پرورش مییابند. آنچه ما میخوریم نه تنها به تغییرات آب و هوایی، بلکه با نحوه پیری ما نیز مرتبط است: این دو موضوع باید با هم مورد بررسی قرار گیرند.
منبع : دنیای اقتصاد
به اشتراک بگذارید:
لینک خبر: